چرا ساواک «پنج روز قبل از انقلاب» منحل شد؟ / تا ماه های آخر مجلس و دولتی ها وعده آرامش و رفاه می دادند و در خیابان ها مردم را به گلوله می بستند
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۷۸۴۳۳
رسول سلیمی: سازمان امنیت و اطلاعات کشور یا به اختصار ساواک، به موجب قانون مصوب اسفند ماه ۱۳۳۵ و قانون اصلاحی آن مصوب دی ماه ۱۳۳۷ تشکیل شده بود. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، محمدرضا پهلوی این سازمان را به منظور مقابله با تهدیدات داخل کشور با ارائه لایحه ای به مجلس، راه اندازی کرد.
ساواک ۲۲ سال، مخالفان رژیم پهلوی را از گروه های مختلف اسلامی، مارکسیستی، مائوئیستی، توده ای و ملی گرا تحت نظر داشت و یا با ارزیابی تهدیدات آنها، بازداشت و زندانی می کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از روی کارآمدن شاپور بختیار، دو لایحه از سوی دولت به مجلس شورای ملی ارسال شد. بختیار با این استدلال که قوه مجریه و دولت ها که در آن نخست وزیران و وزرا قدرت عمل مطلق بودند، عامل نارضایتی مردم هستند، تلاش می کرد با انجام «اصلاحات ساختاری جزئی» و حذف یا ترمیم نهادهای ایجادکننده نارضایتی در مردم، به کاهش نارضایتی های عمومی کمک کند. غافل از آنکه موج «انقلاب خواهی» و «تغییر رژیم» در افکارعمومی تثبیت شده بود و رهبران انقلاب هم با ورود امام خمینی به ایران و فرار شاه، کار رژیم پهلوی را تمام شده می دانستند.
این در حالی بود که اگرچه بختیار از طریق مجلس شورای ملی،اصلاحات ساختاری برای حکمرانی جدید در نظام پهلوی را دنبال می کرد اما در واقعیت خیابان، انقلابیون ناامید از اصلاحات ساختاری،با وفاداران به شاه در ارتش شاهنشاهی در جنگ بودند و بختیار از سویی دیگر با اهرم گارد ویژه شاهنشاهی،تلاش می کرد از قانون اساسی در ظاهر و در عمل از اصل سلطنت دودمان پهلوی، پاسداری کند. موضوعی که مردم را به آگاهی براندازی اساس رژیم پهلوی رهنمون می کرد و امام نیز در جایگاه رهبر انقلاب،از همان روز سخنرانی در بهشت زهرا،قانون اساسی را نیازمند تغییر بنیادین می دانست. موضوعی که به انحلال دولت و مجلس شورای ملی و مجلس سنا منتهی شد.
موج «انقلاب خواهی» متاثر از عمل نکردن «دولت» به مسئولیت های خود
از این رو هرچه به روزهای پر التهاب انقلاب نزدیک می شویم مشاهده میکنیم نهادهایی در کشور همچون ارتش شاهنشاهی برای حفظ ساختار سلطنت تلاش می کند. دولت بختیار نیز با این ذهنیت که قادر است با انجام اصلاحات ساختاری از طریق مجلس شورای ملی، نظر مردم را برای حفظ وضع موجود تامین کند، لوایحی را برای انجام این اصلاحات با محور «حفظ قانون اساسی» به مجلس شورای ملی ارسال کرد.
چه آنکه اصلاحات ساختاری دیرهنگام، تاثیری در نظر مردم برای سرنگونی رژیم پهلوی نداشت و این موضوع در نُطق شاپور بختیار برای بیان دلایل نارضایتی مردم و موج انقلاب خواهی در جلسه چهارم بهمن ۱۳۵۷ مجلس شورای ملی، آشکار بود.
شاپور بختیار ۱۸ روز قبل از انقلاب، در نطق آغاز خود برای ارائه دو طرح «انحلال ساواک» و «پیگرد قضایی نخست وزیران و وزرای دولت های رژیم پهلوی» در مجلس شورای ملی، خطاب به نمایندگان مجلس می گوید «من فکر میکنم تشخیص همۀ ما و نمایندگان محترم این بوده است که در این ۲۵ سال اخیر اصولاً مفهوم دولت و مسئولیت دولت و وظایفی که دولت بایستی انجام میداد، به طور صحیح و دقیق انجام نشده است و این نابسامانیهای کنونی را قبلاً شاید خیلی از نمایندگان محترم گفته بودند ولی گوش شنوا نبوده است و دولتهای وقت به این تذکرات توجهی نمیکردند.»
تاکید بختیار بر عدم وجود گوش شنوا برای رفع کاستی ها و اصلاح امور و همچنین محور قرار دادن «دولت» به عنوان عامل ناکارامدی و ایجاد نارضایتی در مردم،نمایانگر بی اعتنایی بختیار به خواست عمومی برای «تغییر قانون اساسی» از سوی انقلابیون بود. به عبارت دیگر از منظر عموم مردم، اصلاح سیاست ها راه چاره نبود و بایستی بنیان حکومت پهلوی و قانون اساسی برای تشکیل حکومتی جدید،تغییر می کرد.
اعضای کادر مرکزی ساواکقانون وجود داشت اما مجری قانون مشکل داشت
محمدرحیم شیخ الاسلامی بانه، نماینده کردستان از جمله نمایندگان حاضر در مجلس شورای ملی بعد از نطق بختیار، با اشاره به اینکه در سالهای قبل امکان اصلاح وضع موجود بوده و قوانین کافی وجود داشته اما «مجریان قانون» به وظایف خود عمل نکردند، می گوید «بنده نتیجه میگیرم که انحلال ساواک و یا تصویب قانون مجازات وزیران و نخستوزیران از نظر مجلس بلامانع است و خرابی کار در اجرای آن است و ما همهمان از جناب آقای نخستوزیر استدعا میکنیم اولاً خرابی کاری که در اجرای این مملکت بوده این خرابیها را بر طرف کنند، ثانیاً ما خودمان میدانیم مانعی برای محاکمۀ فاسدان دستگاه به استثنای وزیران و نخستوزیران در قانون مملکت نبوده پس چرا باقیهای دیگرشان که دستگیر شدهاند چرا محاکمه نشدهاند تا حالا؟»
تا آخرین روزهای رژیم پهلوی، «صدای انقلاب» شنیده نشد
بختیار در نطق خود که در دفاع از انحلال ساواک ایراد شد، با پذیرش «اختناق» در رژیم پهلوی، در این اندیشه بود که می تواند با برخی اصلاحات جزئی، مردم را از تصمیم برای اصلاحات اساسی منصرف کند. او در نطق خود تاکید می کند «ما بایستی قبول کنیم که در یک دموکراسی، مخالفین ما حق بیان و صحبت دارند. ما باید قبول کنیم که بعد از بیست و پنج سال اختناق وقتی که به سوی دموکراسی میرویم این دمکراسی یک روزه انجام پذیر نیست، امکان ندارد که آدم در یک محیط استبداد بیست و پنج سال باقی مانده باشد بعد یک روزه در یک مملکت سوسیال دمکرات زندگی کند.»
تهرانی، شکنجه گر معروف ساواک در دادگاه انقلابپذیرش «آزادی مطبوعات» در لحظات فروپاشی رژیم
نقد دولت و آزادی مطبوعات، از موضوعات دیگری بود که بختیار تصور می کرد با تاکید بر آن می تواند نظر نخبگان جامعه را برای انصراف از تغییر و بازگشت آرامش به کشور تامین کند. تصمیمی دیرهنگام که در ۱۸ روز مانده به انقلاب نمی توانست از سرعت تغییرات پیچیده اجتماعی که در کف جامعه در جریان بود بکاهد.
بختیار در نطق خود در جمع آخرین نمایندگان مجلس شورای ملی با تاکید بر ضرورت مدارا با منتقدان، می گوید «من آزادی مطبوعات را حرمت میگذارم. آقایان میبینند که روزنامهها نه این که طرف دولت را نمیگیرند هیچ انتظاری ندارم ولی بر علیه دولت هر چه خواستند مینویسند. در هر صورت باید تحمل کرد و با این عمل مسلماً یک یک مردم روشن و آگاه میشوند و تذکرات مردم است که مسلماً موثر است تا تذکرات نخستوزیر یا دولت»
محافظه کاری بختیار و ترس از تغییرات بعد از انقلاب
آنچه در ذهن بختیار، برنامه سیاسی او را سامان داده بود، نوعی رفرم یا اصلاح ساختاری است و او تصور می کرد امام خمینی، چارچوب «قانون اساسی» رژیم پهلوی را خواهد پذیرفت. موضوعی که بعد از سخنرانی بهشت زهرای امام خمینی مشخص شد، ایشان به قانون اساسی موجود، اعتقاد نداشته و خواهان انحلال دولت، مجلس سنا و شورای ملی است.
بختیار که تلاش می کرد از طریق واسطه ها با امام خمینی ارتباط برقرار کند و حفظ ساختار قانون اساسی را به مبنایی برای مذاکرات خود برای عبور از بن بست سیاسی درنظر بگیرد، با خوش بینی به آینده در نطق خود می گوید «این آزادی که بنده عرض میکنم که انشاءالله برای همیشه در این مملکت حکمفرما خواهد بود و چیزهایی که در گذشته دیدیم و خواهیم دید ما را آگاه میکند که به یک قسم دیکتاتوری جدید گرایش پیدا نکنیم. اگر قرار باشد از یک دیکتاتوری فرسوده خارج بشویم و به یک رژیم اختناق جدید بیفتیم پس بهتر است صبر کنیم یا برگردیم و جلو نرویم.»
این سخنان بختیار نمایانگر عدم درک شرایط انقلابی در بهمن۵۷ و خشم عمومی از وضع موجود است که در روزهای بعد از انقلاب،مجازات وابستگان به رژیم پهلوی را در دستور کار انقلابیون قرار داد.سخنرانی بختیار در مجلس نشان می دهد، او درک واقعی از تحولات جامعه و نگرش مردم به رژیم شاه نداشته است.
مهدی رحیمی،امیر حسین ربیعی و رضا ناجی در کنفرانس خبری در مدرسه رفاه تهرانموج استعفای نمایندگان مجلس شورای ملی در آستانه انقلاب
اظهارات بختیار در حالی مطرح می شد که در خیابان، جنگ داخلی سختی بین انقلابیون و ارتش شاهنشاهی در جریان بود و ارتش تلاش می کرد در شرایطی که دولت و سایر نهادهای حکومتی، ابزارهای اعمال قدرت خود را از دست داده اند، برای حفظ ساختار سلطنت، تلاش کند.
در این میان تعداد زیادی از نمایندگان مجلس شورای ملی یا در جلسات مجلس حاضر نمی شدند و یا به صف انقلابیون پیوسته بودند و خواهان استعفای خود بودند.
دکتر جواد افتخاری ، نمایندۀ مردم شهرستان میانه از نمایندگانی که در روزهای مانده به انقلاب، استعفا داده بود، در متن استعفای خود می نویسد «به منظور اعتراض به کشتار دسته جمعی و اسفانگیز مردم بیگناه کشورمان در سراسر پهنۀ ایران زمین که برای نیل ملت حقطلب ایران به آزادی واقعی و دستیابی حقیقی به حقوق جهانی بشر درخت پربار انقلاب اصیل ملت ایران استعفای خود را از نمایندگی مجلس شورای ملی اعلام می کنم»
از دیگر نمایندگان همراه با انقلابیون، نمایندگان حزب پان ایرانیست به رهبری محسن پزشکپور بودند که در متن استعفای خود نوشتند «دیگر در چنین شرایطی هرگز فضای مجلس را مساعد و مناسب برای ایفای نقش ملی و نمایندگی خود نمیبینیم. ما نمایندگان پانایرانیست شور انگیزترین درود و سپاس خود را به سوی همۀ مردم حوزههای انتخابیۀ خود و نیز همۀ زنان و مردان و دختران و پسران ایران دوست میفرستیم، که برای ما سرمشقی ثمربخش و حمایت کنندهای راستین بوده است.»
پروین دخت سلیلی نماینده لرستان، دیگر نماینده استعفا دهنده از مجلس بود که در متن استعفای خود نوشته بود «دیگر قوۀ مقننه هماهنگی با این دوره از تحولات ملت ایران را ندارد و به همان نحوی که همگان آگاهی دارند خواست ملت ایران این است که قوۀ مقننه کنونی به همان نحو تغییر بنیادی یابد. بنابراین نمایندگان مجلس شورای ملی میبایست در این مرحله ازتحول انقلابی ملت ایران به خواست و ارادۀ ملت توجه نمایند»
مجلس شورای ملی در میدان بهارستانچرایی بی تفاوتی مردم به اصلاحات دولت بختیار و مجلس پهلوی
سرکوب مردم در خیابان از یک سو و وعده های اصلاح وضع موجود توسط دولت و نمایندگان مجلس، انقلابیون را در بهمن۵۷ به این نتیجه رساند که به کنش عینیت یافته رژیم پهلوی در کف خیابان توجه کنند. به عبارت دیگر مردم بعد از استمرار رفتارهای دوگانه حاکمیت با اجرای نمایش «پلیس خوب-پلیس بد»، سرنگونی رژیم پهلوی را به هیچ ایده ی اصلاح ساختاری معاوضه نکردند. بختیار و نمایندگان مجلس تا روز آخرین روز جلسه مجلس، درک درستی از تحولات جامعه و خیابان نداشتند و مطالبات مردم در خیابان، درصد کوچکی از دغدغه نمایندگان مجلس را نمایندگی نمی کرد. در چنین شرایطی، نمایندگان مجلس و دولت با تصور اینکه انقلاب صرفا افراد را تغییر خواهد داد و ساختارها ماندگار خواهند بود، حتی امید داشتند در مجلس بعد از انقلاب نیز حضور فعالانه ای داشته باشند. مجموعه ی این ساده انگاری ها و بی توجهی به خواست مردم، موجب طغیان جامعه و برآمدن شرایط انقلاب ۵۷ شد.
بیشتربخوانید
شعارهای دوران انقلاب که نشنیدهاید / ما گوگوش و رامش نمیخواهیم بادامچیان: اوایل انقلاب، عدهای «چادر اجباری» را مطرح کردند اما امام نفی کرد تحول رویکرد بهزاد نبوی / از «چریک انقلابی» تا سیاستمدار «ضد همه انقلابها» نقش بدنه مردمی و انقلابی ارتش در پیروزی انقلاب روزنامه «جوان»: اگر حکومت «خاندان پهلوی» ادامه مییافت، فعالیت احزاب ممنوع، هرگونه اعتراضی سرکوب و اکثریت مردم، فقیر بودند۲۱۳
کد خبر 1729898منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: انقلاب اسلامی ایران محمد رضا پهلوی ساواک شاپور بختیار نمایندگان مجلس شورای ملی اصلاحات ساختاری رژیم پهلوی نخست وزیران قانون اساسی استعفای خود امام خمینی نطق خود ملت ایران وضع موجود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۷۸۴۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رفاقتی در میان راهپیماییها/ از تدریس برابر چشم ساواک تا تشکیل شبکههای زیرزمینی
در میان جلسه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ در دفتر حزب جمهوری، یکباره صدای مهیبی به همهچیز پایان میدهد؛خبرها میگوید ۷۲ نفر از اعضای حزب شهیدشده و «علیاکبر» هم یکی از این ۷۲ نفر است؛ معلمی که پایه ثابت تمام جلسات و راهپیماییهای پیش از انقلاب بود و با اندیشه و خون خود، بسیاری را بیدار کرد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، یکشنبه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ در دفتر حزب جمهوری جلسهای برگزار شده و در میان شور عجیبی که میان حاضران برقرار بود، یکباره صدای مهیبی به همهچیز پایان میدهد؛خبرها میگوید ۷۲ نفر از اعضای حزب شهیدشده و «علیاکبر» هم یکی از این ۷۲ نفر است.
علیاکبر اژهای متولد سال ۱۳۳۱ بود و در درس فلسفه شهید دکتر بهشتی به طور خصوصی شرکت میکرد؛ پس از گرفتن لیسانس در دبیرستانهای احمدیه، فارابی وحکیم سنایی اصفهان به تدریس مشغول شد و فعالیتهای اجتماعی سیاسی خود را از سال ۱۳۴۴ در کانون علمی و تربیتی جهان اسلام شروع و پس از بسته شدن آن به دست ساواک در سال ۱۳۵۲، فعالیتهای خود را در مسجد امام علی(ع) اصفهان متمرکز کرد.
وی در همان دوره، نوشتههایی در نقد کتاب شناخت مجاهدین خلق نوشت و انتشار داد، منزلش پایگاهی برای فعالیت و برگزاری جلسات خصوصی بود، که چندین بار مورد هجوم و تفتیش ساواک قرار گرفت؛ همزمان با شروع انقلاب اسلامی از مدیران و مدرسان جلسات مذهبی جوانان در اصفهان بود و از این طریق به تربیت جوانان در اصفهان میپرداخت.
رفاقتی که در میان خیابانهای شهر شکل گرفتوی با اغلب گروهها و سازمانهای اسلامی ارتباط داشت و پس از تأسیس حزب جمهوری اسلامی، به عضویت شورای مرکزی حزب (شاخه اصفهان) انتخاب شد؛ حجتالاسلام احمد سالک که از دوستان قدیمی شهید اژهای است، میگوید که ارتباطش با خانواده شهید اژهای از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد و صحبت را اینطور ادامه میدهد: با علیاکبر اژهای از همان قدیمالایام بودم بهویژه در فعالیتهای اجتماعی از جمله راهپیمایی که از مصلی اصفهان به سمت نقاط مختلف شهر حرکت میکردیم و به یاد دارم آنجا با شهید اژهای به سمت پل خواجو، خیابان نشاط و شکرشکن رفتیم و در نهایت به سبزه میدان رفتیم تا مجسمه شاه را پایین بکشیم که آنجا درگیری و تیراندازی صورت گرفت و سر شاه را زیر عبا گرفتم و در رگباری که نیروهای ساواک بسته بودند، به سمت منازل مردم رفتیم؛ شهید علیاکبر اژهای در این حرکت نقشی قابل توجه داشت.
وی با بیان اینکه مسئله بعد در جلسات تفسیر قرآن در مسجدعلی داشت و با ارتباطی که با جوانان داشت به تربیت نیروی انسانی پرداخت، ادامه میدهد: با شهید بهشتی نیز تیمی داشتیم و در این راستا شهید اژهای بهعنوان یک معلم دین و قرآن مطرح بوده و فعالیتهای مفصلی در تربیت نیرو داشت و سرنوشت این شهید در حزب جمهوری اسلامی رقم خورد و جزو ۷۲ شهید هفتم تیر شد.
این پیشگام انقلاب اسلامی با اشاره به نقشآفرینی روحانیت در تربیت دانشآموزان در دوره پیش از انقلاب اسلامی توضیح میدهد: نقشآفرینی روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست؛ در اصفهان شخصیتهایی بودند که مبلغ انقلاب اسلامی بودند و در این راستا بسیاری از علمای اصفهان و کشور در پیروزی انقلاب اسلامی نقشآفرین بودند و باید گفت اعتماد مردم به روحانیت عامل سقوط حکومت شاه و ابزار مقابله با شیطان بزرگ و استکبار جهانی است، بر همین اساس امروزه نیز نقشآفرینی روحانیت از جمله رهبر معظم انقلاب در هدایت این حرکت بزرگ و انقلابی موثر است؛ امروزه شاهدیم بیش از ۷۰ دانشگاه آمریکا به حکومتشان اعتراض دارند یعنی یک گسل نسلی میان نسل جوان بیدار شده با سران استکبار جهانی بهوجود آمده و این موضوع جابهجایی قدرت را رقم میزند.
مبارزهای از جنس شبکههای زیرزمینیحجتالاسلام سالک با اشاره به نوع مبارزه فرهنگیان در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی عنوان میکند: در اصفهان شبکههای زیرزمینی داشتیم که در تمام دبیرستانها، حوزهها، بازار و دانشگاه فعال بود؛ این فعالیت یک چهره بیرونی داشت که در آن تفسیر و معرفی قرآن به توده جوانان و نوجوانان آموخته میشد و در این راستا خودم در طول هفته ۱۳ مسجد را اداره میکردم و شهید اژهای نیز به همین صورت جلسات متععدی در رابطه با قرآن برگزار میکرد اما در مرحله دوم، انتخاب جوانان و نوجوانان با استعداد بود که آنها به جلسات مخفی در منازل دعوت میشدند و در آنجا توضیحات سیاسی، اجتماعی و حکومتی ارائه میشد.
وی با تاکید بر اینکه نقشآفرینی افرادی مانند شهید اژهای و مطهری در ارتقای بصیرت بوده که باید به این موضوع دقت کرد، یادآوری میکند: شرایط فعلی جامعه با پیش از انقلاب اسلامی تفاوت زیادی کرده و در این راستا امروزه امپراتوری رسانهها حکومت عوض میکند یعنی نمیتوانیم متناسب با شرایط زمانی و مکانی حرکت نکنیم، بر همین اساس نقشآفرینی معلمها و اساتید باعث ارتقای فهم و بصیرت نسل جوان نسبت به اسلام ناب و دشمنان میشود که رسالت بزرگی است و نیاز است افراد این حوزه پای کار بیایند.
معلم نمیتواند بیتفاوت باشداین پیشگام انقلاب اسلامی با یادآوری اینکه رشد بیداری گسترده جهان، ناشی از انقلاب اسلامی و نقش روحانیت است و بر این اساس معلمان نقشی مهم داشته و دارند که این مسئولیت نباید نادیده گرفته شود، عنوان میکند: شهید مطهری علیه اسرائیل فریاد میزد و امروز نیز اساتید و معلمان باید در مقابل این ظلم نسلکشی بینالمللی بایستند و این مورد جز با اطلاعرسانی مستند و اقناع جوانان و انس دادن آنها به متن دین اتفاق نمیافتد.
حجتالاسلام سالک با بیان اینکه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی حکومتی نداشتیم اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی حکومت و تشکیلات داریم و بر این اساس تمام دستگاهها ماموریت و مسئولیت دارند و بر این اساس باید گفت مشکل اجرا داریم نه قانون، توضیح میدهد: ما باید نسل جوان فعلی را درک کنیم چرا که این مورد به نشست و گفتمان بر اساس سیاست چهره به چهره است و در این راستا باید با اهداف اقناعی و برطرف کردن سرپوشهایی که امپراتوری رسانه برعقل و ذهن ما گذاشته پیسش برویم یعنی باید با علوم شناختی اسلام را معرفی کنیم بر همین اساس مسئولان، اساتید، معلمان و روحانیت باید تلاش کنند مبارزهسرسخت در جنگ نرم داشته باشند چرا که معلم نمیتواند بیتفاوت باشد.
به گزارش ایمنا، باید گفت که در کتاب عشق معلمان شهید میتوان رمز تفسیر علم و شهادت و در سلوک عاشقانه آنها با خدا تدبیر وسعت جهاد را یافت چرا که حیات آنها در ۲ بعد مشهود است؛ یکی تعلیم علم و جنگ با جهل و نادانی و دیگری جنگ با دشمنان خدا و در ادامه این جهاد بود که خون پاک آنها به همراه اندیشه بیدارگرشان، هرکجا که ریخت سرداری از آنجا سر برآورد و قد کشید.